تعداد بازدید 14
|
نویسنده |
پیام |
admin
ارسالها : 7
عضویت: 9 /2 /1392
تشکرها : 5
تشکر شده : 3
|
چقدر دوستم داری؟
یه روز یه دختره یه پسره رو توخیابون می بینه
…
خیلی ازش خوشش میاد…خلاصه هر کاری می کنه که دل پسره رو بدست بیاره ، پسره اعتنایی نمیکنه
…
چرا؟؟؟ چون فکر میکنه همه دخترا مثه همن
…
ازقصه ها شنیده بوده که دخترا بی وفان
…
خلاصه می گذره سه چهار روز و پسره هم دل میده به دختره…خلاصه باهم دوس میشن
و این دوستی می کشه تا یک سال ، دوسال ، سه سال ، چهار و پنج… همینطوری
باهم بزرگ میشن
…
خلاصه بعد از این همه سال که با هم دوست بودن ، پسره به دختره میگه : چقدردوستم داری؟؟؟
دختره با مکث زیاد میگه : فکرنکنم اندازه ای داشته باشه
!
پسره میگه : مگه میشه آدم هیچ عشقشو دوس نداشته باشه؟؟؟
دختره میگه : نه…نه اینکه دوستت ندارم ، اندازه نداره
…
دختره از پسره می پرسه : توچی؟؟؟تو چقدر منو دوس داری؟؟؟
پسره هم مکث زیاد میکنه ، میگه… میگه : خیلی دوستت دارم…بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی
…
روزها میگذره…شب ها می گذره…پسره یه فکری به نظرش میرسه…میگه : میخوام این فکر رو عملی کنم
…
می خواس عشق خودشو امتحان کنه
…
تا اینکه یه روز میرسه بهش میگه…بهش میگه : من یه بیماری دارم که فکر نکنم تا چند روز دیگه بیشتر دووم بیارم
…!
راستی اگه من بمیرم توچکار میکنی؟؟؟
دختره یه ذره اشک تو چشماش جمع میشه و میگه : این چه حرفیه میزنی؟؟؟دوس ندارم بشنوم
…
خلاصه حرفو عوض میکنه و میگه : توچی؟؟؟ تو که بمیری ، منم میمیرم…فکرمی کنی خیلی ساده اس تنهایی بدون تو بودن؟؟؟
پسره میگه : نه… بگوحالا
…
دختره میگه : نمی دونم چکارمی کنم ولی اگه من مردم چی؟؟؟
پسره بهش میگه : امتحانش مجانیه…!اگه تومردی بهت میگم چکار می کنم
…
خلاصه اتفاق میفته پسره یه نقشه میکشه که یه قتل الکی رخ بده
…
تا اینکه به ذهنش می رسه الکی خودشو به کشتن بده تا ببینه اون دختره چکارمیکنه
…
خلاصه تشییع جنازه ای واسه پسره می گیرن و دفنش میکنن و پسره یه جا قایم
میشه میبینه دختره فقط یه شاخه گل رز قرمز میاره میندازه ومیره
…
تا اینکه میبینه واقعا اهمیتی بهش نداده…دختره با کس دیگه ای رفته
…
خیلی غمگین شده بود…دنیاش خیلی بی رنگ شده بود
…
تا اینکه بعد از چند روز دختره تصادف میکنه و میمیره
…
دختره رو دفن میکنن…هیشکی سرمزارش نیس
…
پسره با یه شاخه گل یاس سفید یا نه با یه دسته گل یاس سفید میاد سر قبر دختره بهش میگه
:
اون لحظه بود که این سوالو ازم پرسیدی : اگه مردی چکار میکنم؟؟؟این کارو میکنم…تموم یاس های سفیدو با خون خودم قرمز میکنم
|
|
پنجشنبه 09 خرداد 1392 - 19:01 |
|
تشکر شده: |
|
|
تشکر شده: |
1 کاربر از admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
maryam & |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.